
در طراوت بهاری سال ۵۹ در هوای معتدل پیرانشهر از پدر و مادری کشاورز دیده به جهان گشودم. سالهای اولیه زندگی تا پنج سالگی با شرایط جنگ تحمیلی گذشت.شرایط سخت زندگی در منطقه جنگی مهاجرت به نقده را در پیش کشید. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان به ترتیب در مدارس حضرت مهدی(ع)، محمد رئوف و امام خمینی(ره) با شرایط بسیار خوب و مشارکت زیاد در کلیه برنامه های مذهبی و فرهنگی گذشت. قبولی در دانشگاه تربیت معلم تهران در سال ۱۳۷۸ فرصت خوبی برای شکوفایی همه استعدادهای نهفته در دوران محرومیت جنگ و امکانات فراهم آورد و ۴ سال دانشگاه با همکاری با کلیه نهادهای فرهنگی در دانشگاه تا حد عضو شورای مرکزی دانشجویان دانشگاه و دبیر اجرایی برگزاری دو همایش بزگ سپری شد. فاصله بین کارشناسی و ارشد فرصتی برای انجام خدمت سرباز معلمی و تاهل فراهم آورد. سال ۸۴ قبولی با رتبه ۱۲ پژوهشگری علوم اجتماعی در دانشگاه تهران فرصت ادامه تحصیل را فراهم آورد. دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع چالشهای زوجین در ۵ سال اول ازدواج با نمره عالی در سال ۱۳۸۷ فراهم شد. ۲ بار تلاش نافرجام برای دکتری جامعه شناسی در سالهای ۸۷ و ۸۸ علیرغم رتبه ۳ و۵ کشوری و قبولی و دعوت به مصاحبه(از تعبیض نانوشته نخواهم گفت) شرایط را چنان فراهم آورد که به دنیای تحصیل دنیای تجربه کار و پژوهشگری و فعالیت مختلف را فراهم آورد تا در سال ۱۳۹۱ برای بار سوم قرصت تحصیل در دوره دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران را فراهم آورد. و زندگی همچنان با سعی و تلاش علیرغم تمامی مسائل و چالشهای خود ادامه دارد…. تحصیل در دکتری جامعه شناسی توسعه اقتصادی اجتماعی دانشگاه تهران؛ فرایند تلاش تحصیلی من در میان تمام ناملایمات بود؛ از سال ۹۱ در دانشگاه های تهران دروس جامعه شناسی تدریس دارم؛ ماحصلش ۹۰ دوره کلاسی و ۳۰۰۰ دانشجو؛ و پژوهشگر حوزه ی جامع شناسی توسعه هستم. حوزه علایقم مطالعات مرز، فرهنگ، توسعه منطقه ای است. بیش از ۲۴ دفعه حضور رسانه ای بین المللی در شبکه برون مرزی سحر به زبان کوردی دارم و علاقه مند به مسائل اجتماعی روز، سیاست و توسعه ی منطقه ای هستم. این چکیده مختصری بود از روند زندگی ادامه دار یک مرزنشین به ناچار مرکزنشین…